زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
باغـبان گل فـروشم عـطر ناب آوردهام یک چمن گل دارم و با خود گلاب آوردهام تا که گلزار جهان را باز عطر آگین کنم غـنچهای زیبا ز حُسن انتخاب آوردهام
موج هل من ناصرم پیچید و او لبیک گفت آخرین سرباز خود را در رکاب آوردهام غربت پور عـلی را تا ملائک بنگـرند یـادگـار دیـگـری از بـوتـراب آوردهام نـاطـق قـرآنـم و قـرآن گـواهی میدهد سورۀ نوری به همره زین کتاب آوردهام چهرۀ خورشیدیش روشنترین صبح من است شب پرستان روی دستم آفتاب آوردهام باغ ما سیراب از سرچشمۀ فیض خداست کس نـپـنـدارد گـلـم را بهر آب آوردهام تا نماند هـیچ عذری از برای هیچ کس همرهم سرفصلی از فصل الخطاب آوردهام شاهد پیروزی این انقلاب سرخ اوست پـرچـم سـبـزی بـرای انـقـلاب آوردهام تاب ماندن نیست دیگر درگل بیتاب من عرشیان را از غمش در پیچ وتاب آوردهام آسمان درهای خود را باز کن بار دگر روی دستم غنچهای از خون خضاب آوردهام ای «وفایی» تا غروبی را نبیند کربلا قرص ماهی در کـنـار آفـتـاب آوردهام |